زندگی بین دو قطب امید و نا امیدی-انتخاب ما امید است
این پیامی است برای تمام دختران افغان، از طرف شاگردان "چله". امروز چهار سال شد که ما در این کابوس زندگی می کنیم. دروازه های مکتب که روزی ما را به دنیایی از رویاها و آرزوهایمان وصل می کرد، حالا به روی ما بسته شده، به دلیل دختر بودن ما ازرفتن به مکتب محروم شدیم. ما نمیتوانیم درس بخوانیم و کار کنیم. بعضی از ما تن به ازدواج اجباری دادیم. عده ای هم با خشونت های خانوادگی روبه رو هستیم. بیرون رفتن از خانه همیشه با ترس از اینکه مبادا توسط طالبان دستگیر شویم همراه است. حتی یک اصطلاح جدید به وجود آمده – " دختر خانه". این نشان دهنده این است که نقش زنان به عقب رانده شده و ما در زندگی اجتماعی نامرِئی شده ایم و صدای ما شنیده نمی شود. بعضی از ما این درد را تحمل نتوانستیم و دوستان مان را به دلیل نا امیدی از دست داده ایم.
اما امروز، ما یک پیام برای همه شما داریم. این پیام ساده است – امید را انتخاب کنید. همانطور که ویکتور فرانکل می گوید: " آخرین آزادی انسان این است که در هر شرایطی که قرار داشته باشد طرز فکر و راه خود را انتخاب کند." شما میان نا امیدی و امید حق انتخاب دارید و باید امید را انتخاب کنید. ما این کار را انجام دادیم. ما گروهی از دختران افغان هستیم که ثابت می کنیم شما هم می توانید.
از تجربه خود می توانیم به شما بگوییم: نا امیدی سخت و دردناک است، اما امید - گرچه سخت تر- آرام بخش است. اول باید به خودمان تکیه کنیم. روی مراقبت از خود، رشد فردی و تحصیلات خویش متمرکز باشیم. ناجی شما همان کسی است که در آینه می بینید. اما این را نباید فراموش کنیم که همه کار ها را نمی توانیم به تنهایی انجام بدهیم، و نباید تنها باشیم. راه های پیدا کنید، هرچند که کوچک باشد، تا بتوانید با دیگر زنان و دختران در ارتباط باشید. اگر دسترسی به انترنیت دارید می توانید به اجتماع و گروهای آنلاین چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور وصل شوید. کسانی هستند که به شما فکر می کنند، آنچه جریان دارد را میبینند، به شما باور دارند و می خواهند کمک کنند. ما در صنف های آنلاین اشتراک کردیم و با افرادی در سراسر دنیا آشنا شدیم که وقت و دآنش خود را برای آموزش رایگان به دختران افغان وقف کردند. آن ها فقط معلم نبودند – انسان های با قلب مهربان و با احساس بودند که با عشق و فداکاری به ما آموزش دادند. حمایت آنها می تواند زندگی شما را تغییر دهد.
چیزهای که با ما کمک کردن شامل این ها می شود: مطالعه روانشناسی، تمرین یوگا و ورزش منظم، کتاب خواندن و نوشتن ، یادگیری زبان های جدید ، و پیوستن به جامعه ای که ما را حمایت می کند، یادگرفتن اینکه چطور در موقع فشار آرامش خود را حفظ کنیم ، احساسات خود را کنترل کنیم، و با خودمان مهربان باشیم و باور داشته باشیم که رشد حتی در زمان بحران هم ممکن است. بالاتر از همه چیز – ما منبع امید برای یکدیگر هستیم. چیزی که الهام بخش ما است و به ما امید می دهد، دیدن دختران جوان افغان است که با وجود واقیعت تلخی که با آن رو به رو هستند، همچنان برای رویاهای شان به جنگیدن ادامه می دهد.
پس حالا از خودتان بپرسید – آیا شما عضو یک جامعه هستید؟ به کدام جامعه می توانید بپیوندید؟ کدام جامعه را می توانید به وجود بیاورید؟ آیا به انترنیت دسترسی دارید؟ آیا قادر هستید انگلسی صحبت کنید، حتی یک کم ؟ آیا دختران دیگر را در همسایگی خود می شناسید و راهی برای ملاقات با آنها وجود دارد؟ اگر تنها هستید حالا زمان آن است که دست به کار شوید.
ما باور داریم این بی عدالتی، و این تاریکی، موقتی است. باور داریم که روزی صدای دختران افغان آن قدر با قدرت بلند خواهد رفت که این ظلم پایان خواهد یافت. ما باور داریم که پشت هر تاریکی و سختی نور و پاداش بزرگی نهفته است. ما انتخاب کردیم که بجنگیم. ما این روز ها را به یاد خواهیم داشت و یک روز این داستان را به نسل های اینده خود خواهیم گفت. به آن ها خواهیم گفت – بیبینید ما چی چیزی را تحمل کردیم. برای شان خواهیم گفت چطور توانستیم و موفق شدیم. و به آنها خواهیم گفت که اگر ما توانستیم از این شرایط موفقانه عبور کنیم، تصور کنید که آنها در زندگی به چی چیزهای که خواهد رسید.
ادامه بدهید و به پیش بروید زنان و دختران عزیز افغان. ما می توانیم. امید را انتخاب کنید.